سفر امیرخان متقی به دهلینو، نه تنها نشانهای از تغییر در سیاست خارجی طالبان است، بلکه میتواند پلی برای تعادلبخشی به روابط منطقهای افغانستان باشد…
نگاهی به ریشههای این بحران، ما را به سیاستهای بلندمدت پاکستان در قبال گروههای شبهنظامی رهنمون میسازد. اسلامآباد که دههها این گروهها را برای اهداف ژئوپولیتیک خود ابزار ساخته بود، اکنون با محصول تلخ همین رویکرد روبهروست.
میزبانی تدریجی اسلامآباد از گروههای مخالف طالبان، معنای دیگری به این نشست میبخشد. این استراتژی، ظاهراً پس از آن پیگیری میشود که مقامات پاکستانی، گویی مواضع طالبان را بیش از این تحمل ندارند و با روشهای گوناگون، به دنبال تعدیل سیاستها یا تضعیف آن هستند…
سیاست «یکی به نعل و یکی به میخ» پاکستان، ریشه در نگرانی عمیق این کشور از قدرتمند شدن افغانستان دارد. ثبات و اقتدار در کابل، برای راهبردهای کلان پاکستان، که همواره به دنبال حفظ نفوذ و کنترل غیرمستقیم بر همسایه غربی خود بوده، تهدیدی راهبردی محسوب میشود.
اما امروز، همین استراتژی به شکل بومرنگی مهلک به سوی خالق خود بازگشته است. ناامنی که زمانی در افغانستان حکمفرما بود و روزانه دهها قربانی میگرفت، اکنون به گونهای بیسابقه دامن مناطق مرزی پاکستان را گرفته است…