تاریخ معاصر افغانستان گواه این حقیقت است که انحصارگرایی قومی، مذهبی یا ایدئولوژیک همواره به فروپاشی ساختارهای قدرت منجر شده است…
وزیران امور خارجه روسیه، چین، ایران و پاکستان در بیانیهای مشترک که در حاشیه هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل صادر شد، از طالبان خواستند تا حکومتی فراگیر تشکیل دهند و حقوق و نیازهای همه اقوام و گروههای مذهبی را تأمین کنند.
در شرایط فعلی، آنچه افغانستان بیش از هر زمان دیگری بدان نیازمند است، تأمین ثبات سیاسی از طریق مشارکت فراگیر و رعایت حقوق شهروندی است.
روز جهانی صلح در حالی گرامی داشته میشود که مردم افغانستان دهههاست طعم صلح واقعی را نچشیدهاند. این سرزمین شاهد اشغالهای پیدرپی، جنگهای خونین داخلی، خیانت رهبران سیاسی، و امروز گرفتار حاکمیتی است که نه عدالت میشناسد، نه حقوق بشر را به رسمیت میشناسد و نه حتی کرامت انسانی را پاس میدارد.
رسانهها وظیفه دارند حقیقت را بیپرده بازگو کنند؛ نه مداح طالباناند و نه دشمن کور. در کنار بازتاب اقدامات مثبت، باید سیاستهای زنستیزانه، قومگرایانه و واپسگرایانه این گروه را نقد کرد. دفاع از حق مردم، رسالتی شرعی، انسانی و حرفهای است؛ ما نه ضد طالبان، بلکه ضد ظلم، تبعیض و جهل هستیم.
اتحادیه فعالان حقوق بشر در بیانیهای به مناسبت روز جهانی صلح اعلام کرد که مردم افغانستان همچنان از صلح، عدالت و امنیت محروماند و زنان، جوانان و نخبگان این کشور با چالشهای جدی مواجهاند.
ترور استاد برهانالدین ربانی، نماد جنایت طالبان و رسوایی امریکا بود؛ طالبان با ترور او نشان دادند دشمن صلح و اسلام واقعیاند، و امریکا با حمایتهای آشکار و پنهان خود ثابت کرد بزرگترین حامی تروریزم در جهان است.
نمایندگان روسیه و چین در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد بر ضرورت تعامل با طالبان، تشکیل حکومتی فراگیر با مشارکت همه گروههای قومی و سیاسی و تقویت کمکهای بشردوستانه در افغانستان تأکید کردند.
حکومت طالبان هرچند کمیسیونی برای حل منازعات تشکیل داده، اما اقدامات انجام شده تاکنون کارآمدی لازم را نشان نداده است…
اشرف غنی احمدزی با قومگرایی بیمارگونه و خیانت درونی، زلمی خلیلزاد با نقش لابیگر و طراح امریکایی، و ایالات متحده با سیاست دوگانه «دموکراسیسازی و تروریزمپروری»، سه ضلع یک مثلث شوم بودند که جمهوریت را به طالبان واگذار کردند. این خیانت نه فقط سقوط یک نظام، بلکه سقوط امید یک ملت بود.