در آستانه فصل سرما، هشدار برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد درباره بحران شدید کیفیت هوا در شهرهای افغانستان، یادآور واقعیتی تلخ است که هرساله با فرارسیدن زمستان، میلیونها افغانستانی را با تهدیدی جدی مواجه میسازد.
این بحران که ریشه در ساختارهای آسیبدیده شهری و نبود سیاستگذاریهای اثربخش دارد، نه تنها سلامت عمومی جامعه را به مخاطره میاندازد، بلکه بار سنگین هزینههای انسانی و اقتصادی را بر دوش کشوری وارد میکند که از پیش با چالشهای متعددی دستوپنجه نرم میکند.
بنا بر گزارش این نهاد بینالمللی، دودهای کنترلنشده ناشی از وسایل نقلیه، تولیدات صنعتی و بهویژه دود زمستانی حاصل از سوزاندن زغالسنگ و مواد پلاستیکی، فضای شهرهای افغانستان را به محیطی خفقانآور تبدیل کرده است.
این وضعیت در شهر کابل بهمراتب بحرانیتر جلوه میکند؛ جایی که لایه غلیظی از آلودگی هوا، آسمان را میپوشاند و هرساله هزاران تن را قربانی بیماریهای تنفسی و قلبیعروقی میسازد.
واقعیت تلختر آن است که این قربانیان عمدتاً کودکان، سالمندان و افراد دارای بیماریهای زمینهای هستند که کمترین توان مقاومت در برابر این بحران زیستمحیطی را دارند.
ریشههای این معضل در لایههای مختلف ساختار شهری افغانستان نهفته است. خرابی زیرساختها، کمبود فضاهای سبز، نبود سیستم کانالیزاسیون مناسب و فقدان مدیریت ترافیک معیاری، زمینهساز وخامت روزافزون کیفیت هوا شدهاند. به این موارد باید عدم رعایت فرهنگ شهرنشینی و استفاده گسترده از سوختهای فسیلی بیکیفیت را نیز افزود.
در چنین شرایطی، شهروندان افغانستان که برای گرمایش خانههای خود عمدتاً به زغالسنگ متکی هستند، ناخواسته به تشدید این بحران دامن میزنند؛ نه از سر بیتوجهی، بلکه به دلیل نبود جایگزینهای مقرونبهصرفه و در دسترس.
در این میان، ترویج انرژی پاک، توسعه حملونقل عمومی و گسترش فضاهای سبز بهعنوان راهکارهای موثر در حل این معضل عنوان میشود. این پیشنهادات اگرچه در دیگر کشورها آزمون موفقیت را پشت سر گذاشتهاند، اما اجرای آنها در افغانستان نیازمند اراده سیاسی قوی، سرمایهگذاری کلان و برنامهریزی راهبردی بلندمدت است. واقعیت این است که بدون توجه جدی حکومت و تخصیص منابع کافی، این راهکارها محکوم به ماندن در حد شعار خواهند بود.
آنچه این بحران را به یک ضرورت مبرم برای اقدام فوری تبدیل میکند، تهدید مستقیم علیه صحت عمومی جامعه است. در فصل زمستان، آمار مراجعان به شفاخانهها به دلیل بیماریهای تنفسی و قلبی بهطور چشمگیری افزایش مییابد و نظام صحی کشور که از پیش با کمبودها و محدودیتهای متعدد مواجه است، قادر به پاسخگویی مناسب نیست. این وضعیت نهتنها رنج انسانی را تشدید میکند، بلکه بار اقتصادی سنگینی نیز بر خانوارها و نظام سلامت تحمیل مینماید.
در کوتاهمدت، انتظار میرود حکومت اقدامات فوری و نظارتهای جدی را در دستور کار قرار دهد. کنترل دقیقتر انتشار دود وسایل نقلیه، ممنوعیت سوزاندن مواد پلاستیکی، توزیع سوختهای استاندارد و افزایش آگاهی عمومی، از جمله اقداماتی است که میتواند اثرات بحران را تخفیف دهد.
اما در درازمدت، تنها سرمایهگذاری راهبردی در زیرساختهای پایدار شهری، توسعه منابع انرژی پاک و اصلاح ساختار حملونقل عمومی است که میتواند راهحلی پایدار برای این معضل ارائه کند. زندگی در شهرها باید همراه با امکانات و زیرساختهای لازم باشد؛ حق نفسکشیدن در هوای پاک، حقی انکارناپذیر است که هر شهروند افغانستانی مستحق آن است




