کرامت اسلامی زنان در افغانستان، فراتر از نگاه‌های خشک و سطحی دینی

واقعیت آن است که طالبان با تحمیل محدودیت‌های سخت‌گیرانه بر زنان، بیش از آن‌که مجری شریعت باشند، در حال تفسیر انحصاری و ابزاری از دین هستند؛ تفسیری که در آن زنان، نه انسان‌هایی دارای حق، بلکه تهدیدی برای نظام حاکم، پنداشته می‌شوند.
کرامت اسلامی زنان در افغانستان، فراتر از نگاه‌های خشک و سطحی دینی

برخی منابع خبری معی شده‌اند که در روزهای اخیر، ده‌ها زن و دختر جوان از سوی نیروهای امر به معروف طالبان در منطقه شهرنو کابل بازداشت شده‌اند. به گفته شاهدان، این بازداشت‌ها بدون ارائه دلیل مشخص، از بازارها، شفاخانه‌ها و اماکن عمومی صورت گرفته و برخی از زنان پس از یک شب با ضمانت خانواده‌هایشان آزاد شده‌اند. طالبان درباره این اقدامات توضیح نداده‌اند. ویدیوهایی که به رسانه‌ها رسیده، زنان را در حال فریاد و وحشت در محاصره نیروهای طالبان نشان می‌دهد.

ریچارد بنت، گزارشگر ویژه سازمان ملل، این رخداد را نمونه‌ای از بحران فاحش حقوق بشری در افغانستان دانسته است. عبدالرب رسول سیاف و عمر داوودزی، از چهره‌های برجسته جهادی و دولتی پیشین، نیز با لحن شدید این اقدامات را خلاف دین، شریعت و کرامت انسانی توصیف کرده‌اند. فشارهای طالبان بر زنان در روزهای اخیر ابعاد تازه‌ای یافته و به‌نظر می‌رسد به‌جای اجرای شریعت، به ابزاری برای کنترل اجتماعی تبدیل شده است.

بازداشت گروهی زنان در کابل، آن‌هم بدون هیچ دلیل مشخص و در سکوت کامل نهادهای حاکم، نه‌تنها نشانه‌ ضعف درک دینی و حقوقی است، بلکه پرده‌ای دیگر از چهره سرکوب‌گرانه و تبعیض‌آلود نظام را برملا می‌سازد. رفتار مأموران امر به معروف در شهرنو، برخوردی سازمان‌یافته و هدفمند با زنان افغان است؛ زنانی که در این ساختار تنها به جرم حضور در مکان عمومی، مستحق تحقیر، ارعاب و بازداشت تلقی می‌شوند.

در حالی‌که ویدیوهای منتشرشده، تصویر زنانی فریادزن و هراسان را در حلقه طالبان به تصویر می‌کشند، حکومت حاکم با بی‌تفاوتی تمام از هرگونه پاسخگویی طفره می‌رود. این سکوت معنا دارد؛ نشانه‌ای است از اینکه بازداشت زنان بخشی از سیاست رسمی طالبان در حذف گام‌به‌گام زنان از حیات اجتماعی کشور است.

واکنش چهره‌هایی مانند عبدالرب رسول سیاف و عمر داوودزی، که پیشینه دینی و سیاسی معتبر دارند، در این میان بسیار قابل تأمل است. آنان صراحتاً این اقدامات را نه‌فقط خلاف کرامت انسانی، بلکه خلاف شریعت اسلامی دانسته‌اند. هشدار سیاف مبنی بر این‌که چنین رفتاری بزرگ‌ترین جفا به دین است، پاسخی روشن به کسانی است که با توجیه «شریعت» به سرکوب مشروعیت می‌بخشند.

افزون بر این، سکوت و بی‌عملی جامعه جهانی نیز پرسش‌برانگیز است. نهادهای بین‌المللی بارها سخن از بحران حقوق بشر در افغانستان گفته‌اند، اما در عمل، فشار چندانی بر طالبان اعمال نشده است. گویی رنج زنان افغان برای جهان بیرونی به «اخبار قابل توجه» بدل شده، نه به زنگ خطر جدی که نیازمند اقدام فوری و جدی باشد.

واقعیت آن است که طالبان با تحمیل محدودیت‌های سخت‌گیرانه بر زنان، بیش از آن‌که مجری شریعت باشند، در حال تفسیر انحصاری و ابزاری از دین هستند؛ تفسیری که در آن زنان، نه انسان‌هایی دارای حق، بلکه تهدیدی برای نظام حاکم، پنداشته می‌شوند.

افغانستان نمی‌تواند نظام مقتدر، عادلانه و باثبات داشته باشد، مگر آن‌که نیمی از جمعیت آن، یعنی زنان، دوباره به رسمیت شناخته شوند؛ با حرمت، با حق انتخاب، و با آزادی زیستن. احترام به کرامت انسانی و به‌رسمیت‌شناختن حقوق زنان، پیش‌شرط هرگونه نظم مشروع و آینده‌ی باثبات برای افغانستان است؛ بدون آن، هیچ‌گونه ادعای دینی، اخلاقی یا سیاسی اعتبار نخواهد داشت.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x