چرا ائتلاف‌های سیاسی مخالفان طالبان جدی گرفته نمی‌شوند؟

چرا ائتلاف‌های سیاسی مخالفان طالبان جدی گرفته نمی‌شوند؟

روز گذشته ائتلاف جدیدی تحت عنوان «مجمع ملی برای نجات افغانستان» متشکل از شمار زیادی از چهره‌های مطرح سیاسی طی نشستی آنلاین اعلام موجودیت کرد. نجات افغانستان از بحران کنونی، ایجاد انسجام میان نیروهای مخالف طالبان و جستجوی راه حل‌های سیاسی برای حل بحران جاری کشور از ماموریت‌های اصلی این جریان خوانده شده است.

این ائتلاف همچنان تصریح کرده که در پی «استحکام و انسجام بیش‌تر مبارزات مردم برای نجات افغانستان» است و از طالبان نیز خواسته که برای برون‌رفت از وضعیت فعلی با مخالفانش حاضر به مذاکره شود.

عبدالرب رسول سیاف، مارشال عبدالرشید، یونس قانونی، محمد محقق، عمر داوود زی، کریم خلیلی و شمار دیگر از سیاسیون و فعالان نظامی و فرهنگی افغانستان از اعضای این جریان تازه سیاسی هستند. این ائتلاف درحالی ایجاد می‌شود که پس از روی کارآمدن دوباره حکومت طالبان، مردم افغانستان شاهد اعلام موجودیت ائتلاف‌ها و جریان‌های متعدد سیاسی در بیرون از کشور بوده‌اند.

صرف نظر از سایر موارد، حل معضل سیاسی افغانستان از طریق مذاکره با طالبان، جزو مهم‌ترین ماموریت‌های این سازمان اعلام شده که البته در بیش از سه سال گذشته، جریان‌های دیگر مخالف طالبان هم در پی آن بوده‌اند؛ ماموریتی که در این سوی دیگر، طالبان تاهنوز به آن توجهی نکرده و در این مدت فاقد تاثیر در مناسبات جاری سیاسی در افغانستان بوده است.

بیشتر بخوانید:  بحران انسانی در افغانستان، شرایط دشوار و آینده‌ای مبهم

از سوی هم، ترکیب ائتلاف «مجمع ملی برای نجات افغانستان» عمدتا متشکل از چهره‌های سیاسی و مقام‌های حکومت پیشین‌اند که در بیش از سه سال گذشته همواره مورد انتقادات زیاد در محافل داخلی و بیرونی بوده‌اند. با این که در ساختار چنین ائتلاف‌ها برخی چهره‌های خوش‌نام، متخصص و متعهد به منافع ملی مردم افغانستان هم وجود دارد، اما مسلما حضور سنگین برخی چهره‌های سیاسی با کارنامه‌ی سیاه، سبب شده که نقاط مفید و موثر این ائتلاف‌ها هم تحت شاع قرار گیرد و در افکار عمومی نادیده گرفته شود.

منتقدان می‌گویند که بسیاری از سیاسیون و مقام‌های پیشین که پس از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان از طریق جریان‌ها و ائتلاف‌های سیاسی از نجات افغانستان و آزادی و آبادی آن دم می‌زنند خود جزو عاملان بحران موجود هستند که در چندین فصل فرصت‌های استثنایی در سپهر سیاسی کشور را از دست دادند.

سیاست‌های اشتباه تنی چند از این سیاسیون در امر حکومتداری و همچنان فرصت سوزی‌های آنان در بیش از سه دهه اخیر، نقاط سیاه در کارنامه‌های آنان است که هرگز از خاطره جمعی مردم افغانستان محو نخواهد شد و بدون شک در قضاوت‌های عامه نیز اثرگذار است.

برخی سیاسیون مطرح که این سالها به فکر نجات افغانستان افتاده‌اند در بیش از بیست سال گذشته اما هیچگونه فکری برای امنیت و ثبات پایدار نظام سیاسی در افغانستان، نداشتند. آنها براساس محاسبات عمدتا قومی، مذهبی، لسانی و گروهی افغانستان را در مسیر بی‌ثباتی و تزلزل قرار دادند که فرجام آن فروپاشی دولت و ایجاد بحران جاری بود.

بیشتر بخوانید:  سازمان خوراکه و زراعت ملل متحد، برای توسعه کشاورزی در کندز همکاری می‌کند

صرف نظر از جنبه‌های بیرونی بحران فعلی افغانستان، در سطح داخلی عمکردهای نادرست همین سیاسیون بود که زمینه را از درون برای بحران موجود در کشور مهیا کرد.

با این حال، هرگونه طرح و برنامه‌ای که مجریان آن عاملان وضعیت موجود افغانستان باشد از سوی افکار عمومی در داخل و خارج از افغانستان جدی گرفته نخواهد شد و محکوم به شکست خواهد بود.

بنا حل بحران افغانستان علاوه بر این که نیاز به یک طرح همه‌شمول و فراگیر دارد، نیازمند نقش‌آفرینی افرادی نیز هست که حداقل در شکل‌دهی بحران موجود کشور دخیل نبوده‌ باشند؛ چه این‌که افکار عمومی دیگر به حرف‌ها و شعارهای تکراری و آزموده‌شده اعتماد نخواهند کرد.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x