روز جهانی عدم خشونت؛ فرصتی برای بازاندیشی

روز جهانی عدم خشونت، نه یک مناسبت نمادین، بلکه فرصتی است برای ملت‌ها تا بر زخم‌های خود بیندیشند و راه‌های جدیدی برای رهایی از چرخه خشونت بجویند. برای افغانستان، این روز معنای خاصی دارد: مردمی که بیش از چهل سال است قربانی خشونت‌اند، اکنون بیش از همیشه نیازمند صلح، عدالت و رهبری ملی هستند.
روز جهانی عدم خشونت؛ فرصتی برای بازاندیشی

نویسنده: دکتر لنگرزاد

دوم اکتوبر، سالروز تولد مهاتما گاندی و روز جهانی عدم خشونت است؛ روزی برای ترویج صلح، گفت‌وگو و همزیستی انسانی. اما در افغانستان، جایی که بیش از چهار دهه است خشونت ساختاری، جنگ‌های داخلی، تروریزم و سرکوب زنان و اقلیت‌ها ادامه دارد، این روز بیش از هر کشور دیگری برای مردم افغانستان معنای عمیق و تلخ دارد. جهان از فلسفه عدم خشونت سخن می‌گوید، اما مردم افغانستان هنوز قربانی سیاست‌های جنگ‌افروزانه امریکا، جنایت‌های گروه های تروریستی و خیانت رهبران گذشته‌اند. پرسش اینجاست: آیا می‌توان در کشوری که زبان قدرتمندان تفنگ بوده، فرهنگ گفت‌وگو و عدم خشونت را نهادینه کرد؟

مهاتما گاندی، نلسون ماندلا و خان عبدالغفار خان ثابت کردند که می‌توان با فلسفه عدم خشونت، سلطه‌گری استعمار و تبعیض را به چالش کشید و ملت‌های خود را به آزادی رساند. آنان به بشریت یاد دادند که راه پیروزی الزاماً از لوله تفنگ نمی‌گذرد، بلکه از صبر، مقاومت مدنی، گفت‌وگو و ایستادگی اخلاقی می‌گذرد. اما در افغانستان، تاریخ پر از خون، خیانت و خشونت است؛ نه تنها استعمارگران و قدرت‌های خارجی، بلکه خود رهبران داخلی نیز هیچ‌گاه اهل گفت‌وگوی عادلانه با ملت و همدیگر نبوده‌اند و همواره مردم را با اسلحه و سرکوب خاموش ساخته‌اند.

از حفیظ‌الله امین، که هزاران انسان را زنده‌به‌گور در گورهای جمعی کرد، تا جنگ‌های داخلی گروه‌های سیاسی که خون همدیگر و ملت را ریختند؛ تاریخ معاصر افغانستان با خشونت عجین است. هیچ دولتی در این کشور «دولت همه مردم» نبوده است. همگی رهبران، از اشرف غنی تا دیگران، فقط رئیس قبیله و قوم خود بودند و هرگز به ملت به چشم یک خانواده بزرگ ننگریستند. نتیجه آنکه، مردم افغانستان دهه‌هاست که جز جنگ و خونریزی چیزی ندیده‌اند و خشونت به بخشی از مناسبات اجتماعی بدل شده است.

بیشتر بخوانید:  وحدت امت اسلامی؛ سپری در برابر توطئه‌های دشمنان

طالبان که با تبانی امریکا و خیانت اشرف غنی چهار سال پیش دوباره به قدرت بازگشتند، امروز در برابر زنان، دختران و اقلیت‌های مذهبی افغانستان همان سیاست خشونت‌آمیز دیروز را ادامه می‌دهند. آنان صدها بار در دوران جمهوریت با عملیات انتحاری خون بی‌گناهان را ریختند و اکنون با سیاست‌های تبعیض‌آمیز، زنان را از آموزش، کار و زندگی اجتماعی محروم کرده‌اند. بازداشت زنان معترضی چون ژولیا پارسی و ندا پروانی، نمونه آشکار استفاده ابزاری طالبان از خشونت برای خاموش ساختن صدای عدالت‌خواهی است. این در حالی است که  خداوند در قرآن سوره بقره آیه 83 می فرماید: «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» یعنی: و با مردم به نیکویی سخن بگویی!
این آیه دستور فراگیر الهی است که فراتر از قوم، قبیله و دین، شامل «همه مردم» می‌شود. قرآن می‌خواهد روابط انسانی بر اساس نیکی و سخن نرم باشد، نه بر خشونت و تحقیر. بر اساس تفسیر طبری و المیزان، این آیه هم دعوت به گفت‌وگوی اخلاقی و انسانی است و هم مذمتی از سخن زشت، توهین و خشونت در رفتار و گفتار.

و همینطور پیامبر اکرم (ص) می فرماید:  «من (پیامبر) مبعوث شدم تا بزرگواری‌های اخلاقی را به کمال برسانم.»

این حدیث بیانگر فلسفه اصلی رسالت پیامبر اسلام است؛ یعنی اساس دین بر اخلاق، مهربانی، گذشت و نیکی به دیگران است. خشونت، تحقیر و ظلم با جوهره اسلام منافات دارد، چه در رفتار فردی و چه در سیاست و حکومت.

بیشتر بخوانید:  افراسیاب ختک: انتقال تی‌تی‌پی به شمال افغانستان باعث ایجاد تنش‌های قومی می شود

ایالات متحده امریکا، که خود را پرچمدار دموکراسی معرفی می‌کند، بزرگترین حامی خشونت و تروریزم در جهان است. از تجهیز گروه های تروریستی در خاور میانه گرفته، تا حمایت بی‌وقفه از رژیم کودک کش صهیونیستی در جنایات غزه؛ همه نشان می‌دهد که امریکا نه حافظ صلح، بلکه معمار خشونت جهانی است. در افغانستان نیز، همین امریکا زمینه بازگشت خشونت را فراهم کرد و با یک معامله پنهانی، آینده میلیون‌ها انسان را به دست گروه های سپرد که دشمن حقوق انسانی‌اند. زیرا امروز در افغانستان بیش از 20 گروه تروریستی فعال اند!

در حالی که جهان از روز جهانی عدم خشونت تجلیل می‌کند، اسرائیل کودک‌کشی در غزه را با پشتیبانی تسلیحاتی امریکا ادامه می‌دهد. چگونه می‌توان روزی را به نام عدم خشونت گرامی داشت، در حالی که ده‌ها سال است کودکان فلسطینی قربانی بمباران، محاصره و جنایت می‌شوند؟ این تناقض آشکار نشان می‌دهد که جهان هنوز تا تحقق واقعی فلسفه گاندی فاصله‌ای طولانی دارد.

ملت افغانستان، پس از چهار دهه جنگ، امروز بیش از هر زمان دیگری تشنه صلح و همزیستی است. نیاز این کشور نه رهبر قبیله‌ای، بلکه رهبری ملی است که خود را «رهبر همه اقوام» بداند و دولتی بسازد که همه باشندگان افغانستان، از هر قوم و مذهب، در آن خود را ببینند. تنها در چنین حالتی می‌توان امید داشت که چرخه خشونت پایان یابد و فرهنگ گفت‌وگو جایگزین منطق تفنگ شود.

بیشتر بخوانید:  به قتل رسیدن یک بزرگ قومی در بادغیس

روز جهانی عدم خشونت، نه یک مناسبت نمادین، بلکه فرصتی است برای ملت‌ها تا بر زخم‌های خود بیندیشند و راه‌های جدیدی برای رهایی از چرخه خشونت بجویند. برای افغانستان، این روز معنای خاصی دارد: مردمی که بیش از چهل سال است قربانی خشونت‌اند، اکنون بیش از همیشه نیازمند صلح، عدالت و رهبری ملی هستند. محکومیت گروه های تروریستی، افشای سیاست‌های دوگانه امریکا و یادآوری الگوهای بزرگی گاندی و ماندلا باید چراغ راهی باشد تا ملت افغانستان بداند که آینده را می‌توان با خرد، عدالت و همبستگی ساخت، نه با خشونت و تفنگ.
آرزوی ما صلح پایدار، امنیت همیشگی و ظهور رهبری و دولتی است که به جای تقسیم ملت، افغانستان را به خانه مشترک همه شهروندان بدل کند. این، تنها راه رهایی از چرخه تکراری خشونت و کلید ورود به جهانی است که در آن «عدم خشونت» نه شعار، بلکه سبک زندگی باشد.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x