روز جهانی ریشه‌کنی فقر؛ فقر، میراث همیشگی حاکمان افغانستان

فقر در افغانستان، نتیجه سیاست است نه قضا و قدر. سیاست‌مدارانی که با نام خدا، دین و وطن بر مردم حکومت کردند، اما هیچ‌گاه به کرامت انسان ایمان نیاوردند.
روز جهانی ریشه‌کنی فقر؛ فقر، میراث همیشگی حاکمان افغانستان

نویسنده: م. کهریزنوی

در حالی‌که سازمان ملل هشدار می‌دهد بیش از ۷۰۰ میلیون انسان در جهان در فقر شدید زندگی می‌کنند، افغانستان در زیر سلطه طالبان به چاه عمیق‌تری از فقر، گرسنگی و بی‌کاری سقوط کرده است. اما فاجعه امروز افغانستان، محصول امروز نیست؛ بلکه نتیجه دهه‌ها بی‌کفایتی، فساد، قوم‌گرایی و خیانت ملی در حکومت‌های جمهوری و سپس سیاست‌های مخرب و زن‌ستیز طالبان است. در این میان، مردم افغانستان میان دو تیغِ «غارت نخبگان دیروز» و «جهل حاکمان امروز» گرفتار مانده‌اند.

روز جهانی ریشه‌کنی فقر یادآور این است که فقر، تنها مسئله اقتصادی نیست، بلکه مسئله‌ای انسانی، اخلاقی و سیاسی است. فقر، زاده بی‌عدالتی است نه کمبود منابع. در حالی‌که سازمان ملل خواستار دسترسی همگانی به کار شرافتمندانه و حمایت اجتماعی است، در افغانستان نه شغل شرافتمندانه‌ای باقی مانده و نه شرافت انسانی حفظ شده است.
از جمهوریتِ فاسد تا امارتِ متحجر، مسیر سیاست در افغانستان همواره به ضد انسان و ضد کرامت ختم شده است. در این سرزمین، حاکمان نه در پی عدالت که در پی قدرت بودند؛ و مردم، قربانی تصمیم‌هایی شدند که در آن نقشی نداشتند.

در بیست سال حکومت جمهوریت، میلیاردها دالر کمک جهانی به افغانستان سرازیر شد. اما حاصل آن نه توسعه بود و نه عدالت اجتماعی. حامد کرزی نخستین کسی بود که بنیاد فساد را در ساختار جمهوری گذاشت. او به جای ریشه‌کنی فقر، ریشه قوم‌گرایی، معامله‌گری و سیاست قبیله‌ای را آبیاری کرد. کرزی نه دولت‌ساز بود و نه عدالت‌محور؛ تنها دغدغه‌اش حفظ کرسی و تیم خویش بود. او بیت‌المال را ابزار معامله با قدرت‌های قومی و مافیایی ساخت و در نتیجه، مردم افغانستان از همان آغاز جمهوریت، از نان، کار و امید محروم ماندند.

بیشتر بخوانید:  مصاحبه اختصاصی آذرخش حافظی، فعال اقتصادی و رئیس سابق بخش خصوصی افغانستان

با انتقال قدرت به اشرف غنی احمدزی، کسی که خود را اقتصاددان و مصلح می‌خواند، انتظار می‌رفت اصلاحات و شفافیت آغاز شود. اما غنی جمهوریت را از درون پوسانْد. او فساد اداری را نهادینه کرد، قوم‌گرایی و فارسی‌ستیزی را به اوج رساند و با تمرکز قدرت در دایره‌ای تنگ از نزدیکانش، فاصله ملت و دولت را به جدایی مطلق بدل کرد. در زمان او، شکاف طبقاتی عمیق‌تر شد و کشور رو به فقر رفت. مردمی که میلیاردها دالر کمک جهانی به نام آنان سرازیر شد، اما نانی برای سفره‌شان نیامد.

جمهوریت، اگرچه نام دموکراسی را یدک می‌کشید، اما در عمل حکومتی فاسد، خودمحور و بی‌عدالت بود که زمینه سقوط خود را با دست خود فراهم ساخت.

وقتی امریکا در یک معامله‌ی تاریک، افغانستان را به طالبان سپرد، اشرف غنی با چمدان‌های پول بیت‌المال فرار کرد و مردم را در میان گردباد گرسنگی و ناامیدی رها نمود. طالبان که در آغاز مدعی “حکومت همه‌شمول” و “حفظ حقوق زنان و اقلیت‌ها” بودند، به‌زودی نقاب از چهره برداشتند و نشان دادند که از عدالت، تنها نامش را می‌شناسند.

در چهار سال حاکمیت طالبان، افغانستان به یکی از فقیرترین و منزوی‌ترین کشورهای جهان تبدیل شده است. آنان با سیاست‌های زن‌ستیز و جامعه‌ستیز خود، نیمی از نیروی کار کشور را خانه‌نشین کردند و اقتصاد را فلج ساختند. زنانی که نان‌آور خانواده بودند، اکنون در برابر فقر و گرسنگی تسلیم شده‌اند.
کار و آموزش برای زنان ممنوع، رسانه‌ها خاموش و امید به آینده مدفون شده است.

بیشتر بخوانید:  روز جهانی غذا؛ فریاد شکم‌های خالی در سرزمین فراموش‌شده

در همین حال، فقر و بیکاری به شکل تصاعدی افزایش یافته است. بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از ۸۰ درصد مردم افغانستان روزانه کمتر از یک دالر درآمد دارند، و بیش از ۲۳ میلیون انسان به کمک‌های بشردوستانه نیازمندند. این یعنی فروپاشی کامل ساختار اقتصادی و اجتماعی.

اما طالبان نه تنها در برابر این بحران بی‌تفاوت‌اند، بلکه با سیاست‌های متحجرانه‌شان، کشور را به انزوای سیاسی و اقتصادی مطلق کشانده‌اند. هیچ کشوری دولت آنان را به رسمیت نشناخته، سرمایه‌گذاری متوقف شده و چرخه زندگی روز به روز کندتر می‌چرخد.

در افغانستان امروز، فقر دیگر تنها گرسنگی نیست؛ تحقیر انسان است. میلیون‌ها انسان نه تنها نان ندارند، بلکه عزت ندارند. کودکان به جای مکتب، در کارگاه‌ها خم می‌شوند.
فقر در افغانستان، نتیجه سیاست است نه قضا و قدر. سیاست‌مدارانی که با نام خدا، دین و وطن بر مردم حکومت کردند، اما هیچ‌گاه به کرامت انسان ایمان نیاوردند.

فقر، آینه‌ای است که چهره واقعی حاکمان را نشان می‌دهد؛ و در این آینه، طالبان و جمهوریت هر دو، تصویر یکسانی دارند: بی‌رحمی، فساد، و بی‌عدالتی.

در روز جهانی ریشه‌کنی فقر، جهان باید بداند که افغانستان قربانی دو نوع فقر است: فقر مادی و فقر حکومتی-اخلاقی. فقر مادی را طالبان با بستن درهای کار و آموزش بر زنان و جوانان گسترش داده‌اند؛ و فقر اخلاقی را حکومت‌های جمهوریت با غارت کمک‌های جهانی و خیانت به عدالت انسانی کاشتند.

بیشتر بخوانید:  روز جهانی غذا؛ دبیرکل سازمان ملل: بیش از 670 میلیون نفر هر شب گرسنه به خواب می‌روند

اگر در جمهوریت، پول بود اما عدالت نبود؛ در امارت، نه پول مانده و نه عدالت.
تا زمانی که ساختار قدرت در افغانستان بر محور قوم، تبعیض و جهل می‌چرخد، هیچ روزی به نام ریشه‌کنی فقر معنا نخواهد داشت.
افغانستان برای خروج از این تاریکی، نه به پول بلکه به وجدان نیاز دارد؛ وجدان سیاسی، وجدان دینی و وجدان انسانی.
و تا این وجدان در میان نخبگان و رهبران بیدار نشود، مردم افغانستان همچنان میان نان و کرامت، از هر دو محروم خواهند ماند.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x