خشکسالی و ویرانی دوگانه؛ ضربه بر کشاورزی و جوامع انسانی

خشکسالی در افغانستان، پدیده‌ای تازه یا زودگذر نیست، بلکه بخشی از یک چرخه بلندمدت بحران اقلیمی، سوءمدیریت منابع طبیعی و ناکارآمدی ساختارهای حکمرانی است. خشکسالی نه‌تنها یک چالش محیطی بلکه یک بحران انسانی است که اگر نادیده گرفته شود، می‌تواند به بی‌ثباتی گسترده‌تری منجر شود.
خشکسالی و ویرانی دوگانه؛ ضربه بر کشاورزی و جوامع انسانی

سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) هشدار داده است که بحران خشکسالی به ۱۹ ولایت افغانستان گسترش یافته و آسیب‌های جدی به جوامع روستایی وارد کرده است. فائو اعلام کرد که ولایت فاریاب در شمال افغانستان بیش‌ترین آسیب را از این بحران دیده و تقریباً تمامی محصولات کشاورزی، چراگاه‌ها و منابع آبی در این منطقه از میان رفته‌اند. این وضعیت نه‌تنها زندگی کشاورزان و دامداران را به‌شدت تهدید کرده، بلکه سبب کوچ اجباری خانواده‌ها و دام‌هایشان برای یافتن آب و غذا شده است.

فائو هشدار داده که فرصت برای اقدام فوری در حال از دست رفتن است و فروپاشی اقتصادی و غذایی در این مناطق، در صورت ادامه بی‌توجهی، اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. پیش‌تر نیز مقام‌های ارشد سازمان ملل، از جمله تام فلیچر، در جریان بازدید از افغانستان نسبت به شدت بحران خشکسالی و پیامدهای آن هشدار داده بودند.

خشکسالی در افغانستان، پدیده‌ای تازه یا زودگذر نیست، بلکه بخشی از یک چرخه بلندمدت بحران اقلیمی، سوءمدیریت منابع طبیعی و ناکارآمدی ساختارهای حکمرانی است. کشور در دو دهه گذشته بارها با دوره‌های خشکسالی شدید مواجه بوده، اما به‌دلیل نبود برنامه‌ریزی راهبردی، نبود زیرساخت‌های پایدار برای مدیریت منابع آبی و ناتوانی دولت‌ها در مقابله مؤثر با چالش‌های زیست‌محیطی، این پدیده هر بار ویرانگرتر و گسترده‌تر ظاهر شده است.

یکی از مهم‌ترین عوامل تشدیدکننده بحران، تغییرات اقلیمی است که الگوهای بارندگی را مختل کرده و فصل‌های زراعت را بی‌ثبات ساخته است. اما بحران تنها به کم‌بارانی محدود نمی‌شود؛ بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آبی، نابودی جنگل‌ها، فرسایش خاک، و عدم سرمایه‌گذاری در سیستم‌های آبیاری و ذخیره‌سازی آب، از دلایل داخلی تشدید بحران محسوب می‌شوند. ضعف حاکمیت محلی و ملی، و نبود سیاست‌گذاری جامع در بخش کشاورزی و منابع طبیعی، فضا را برای بروز فجایع انسانی فراهم کرده است.

از سوی دیگر، ساختار اقتصادی وابسته به کشاورزی معیشتی، جامعه روستایی افغانستان را در برابر خشکسالی به‌شدت آسیب‌پذیر کرده است. در حالی‌که حدود ۸۰ درصد جمعیت کشور به نوعی به زراعت و دامداری وابسته‌اند، نابودی محصولات و چراگاه‌ها به معنای از بین رفتن تنها منبع درآمد و تغذیه آنان است. کوچ اجباری روستاییان نیز پیامدهای امنیتی و اجتماعی گسترده‌ای دارد که می‌تواند ثبات مناطق مختلف را تهدید کند.

در این شرایط، کمک‌های فوری بشردوستانه بدون شک ضروری و حیاتی‌اند؛ اما باید توجه داشت که هیچ اقدام کوتاه‌مدتی نمی‌تواند جایگزین یک راهبرد ملی و بین‌المللی پایدار شود. برون‌رفت از این بحران نیازمند اقدام در چند سطح است:

نخست، باید سیاستی فراگیر برای مدیریت منابع آبی طراحی و اجرا گردد. ساخت و نوسازی بندها، ذخیره‌گاه‌های آبی، توسعه سیستم‌های آبیاری قطره‌ای، و آموزش کشاورزان برای بهره‌برداری بهینه از منابع محدود آب از اولویت‌های فوری است.

دوم، نیاز است که الگوی کشاورزی سنتی و کم‌بازده تغییر کند و با حمایت‌های فنی و مالی، کشاورزان به‌سوی کشت‌های مقاوم به خشکی و تنوع‌بخشی به محصولات تشویق شوند.

سوم، مشارکت جوامع محلی در مدیریت منابع طبیعی و پروژه‌های توسعه‌ای باید تقویت شود تا احساس مسئولیت و مالکیت در قبال منابع، جایگزین بهره‌کشی بی‌رویه شود.

در مجموع، جامعه جهانی باید فراتر از کمک‌های اضطراری، به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های تاب‌آور در برابر تغییرات اقلیمی در افغانستان بپردازد. کشورهای کمک‌کننده، نهادهای توسعه‌ای و سازمان‌های بین‌المللی می‌توانند با انتقال دانش فنی، فراهم کردن منابع مالی و پشتیبانی نهادی، به بازسازی ظرفیت‌های محلی در حوزه محیط زیست و معیشت کمک کنند.

خشکسالی در افغانستان، نه‌تنها یک چالش محیطی بلکه یک بحران انسانی است که اگر نادیده گرفته شود، می‌تواند به بی‌ثباتی گسترده‌تری منجر شود. اقدام فوری، مسئولانه و هماهنگ داخلی و بین‌المللی، نه‌فقط برای نجات فاریاب و ۱۹ ولایت بحران‌زده، بلکه برای آینده کل افغانستان ضرورت دارد.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x