بازی دوگانه پاکستان با افغانستان؛ سیاست یکی به نعل، یکی به میخ

سیاست «یکی به نعل و یکی به میخ» پاکستان، ریشه در نگرانی عمیق این کشور از قدرتمند شدن افغانستان دارد. ثبات و اقتدار در کابل، برای راهبردهای کلان پاکستان، که همواره به دنبال حفظ نفوذ و کنترل غیرمستقیم بر همسایه غربی خود بوده، تهدیدی راهبردی محسوب می‌شود.
بازی دوگانه پاکستان با افغانستان؛ سیاست یکی به نعل، یکی به میخ

پاکستان، همسایه‌ای که دهه‌هاست در روابطش با افغانستان بازی پیچیده‌ای از تضاد و تعامل را پیش می‌برد، بار دیگر در نشست گروه تماس سازمان همکاری اسلامی، با اظهارات وزیر خارجه‌اش، محمداسحاق دار، پرده از این سیاست دوگانه برداشت.

او از یک‌سو با ابراز نگرانی از تهدید گروه‌های تروریستی در افغانستان، طالبان را به اقدام عملی علیه تروریزم فراخواند و از سوی دیگر، بر تعامل جهانی با این گروه تأکید کرد.

این دوگانگی، نه تصادفی که بخشی از راهبرد حساب‌شده اسلام‌آباد است که سال‌هاست امنیت و ثبات افغانستان را در تنگنای منافع خود قرار داده است.

افغانستان، قربانی دیرپای امواج تروریزم، دهه‌هاست که از پیامدهای سیاست‌های مداخله‌جویانه پاکستان رنج می‌برد. گروه‌های هراس‌افکن، که بخش عمده‌ای از حمایت و ترانزیت آن‌ها از خاک پاکستان تأمین شده، نه‌تنها افغانستان را به میدان نبرد بدل کرده‌اند، بلکه اکنون دامن خود پاکستان را نیز گرفته‌اند.

با این حال، اسلام‌آباد در صحنه بین‌المللی، با بزرگ‌نمایی تهدیدات امنیتی از جانب افغانستان، کابل را زیر فشار تبلیغاتی و سیاسی قرار می‌دهد. این رویکرد، تلاشی است برای منحرف کردن توجهات از نقش تاریخی پاکستان در بی‌ثباتی منطقه و همزمان، جلب حمایت قدرت‌های جهانی برای ایفای نقش محوری در معادلات منطقه‌ای.

سیاست یکی به نعل و یکی به میخ پاکستان، ریشه در نگرانی عمیق این کشور از قدرتمند شدن افغانستان دارد. ثبات و اقتدار در کابل، برای راهبردهای کلان پاکستان، که همواره به دنبال حفظ نفوذ و کنترل غیرمستقیم بر همسایه غربی خود بوده، تهدیدی راهبردی محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید:  خطر قحطی و گرسنگی در افغانستان و لزوم رسیدگی به وضعیت خانواده‌های آسیب‌پذیر

از این‌رو، اسلام‌آباد با طرح موضوعاتی چون گفت‌وگو با طالبان، تلاش می‌کند کابل را به‌عنوان بازیگری وابسته در مدار منافع خود نگه دارد. این بازی دوگانه، که با ظرافتی حساب‌شده طراحی شده، به پاکستان امکان می‌دهد تا ضمن تضعیف بالقوه افغانستان، از بحران‌های منطقه‌ای به نفع خود بهره‌برداری کند.

اظهارات اسحاق دار، که از یک‌سو طالبان را به مبارزه با تروریزم دعوت می‌کند و از سوی دیگر بر تعامل با این گروه اصرار می‌ورزد، نمایانگر این تناقض آشکار است.

پاکستان، در حالی که از ایجاد ثبات پایدار در افغانستان هراس دارد، می‌کوشد بحران‌ها را به سمتی هدایت کند که نفوذش در منطقه حفظ شود. این رویکرد، نه‌تنها به پیچیدگی‌های سیاسی و امنیتی منطقه می‌افزاید، بلکه امید به صلح و ثبات پایدار در افغانستان را کم‌رنگ‌تر می‌سازد.

با این همه، سیاست دوگانه پاکستان، که از منافع راهبردی این کشور نشأت می‌گیرد، بیش از هر چیز به زیان هر دو ملت دامن زده است. به نظر می‌رسد پایان این بازی پیچیده و اتخاذ رویکردی نوین مبتنی بر حسن همجواری و پرهیز از سیاست‌های دوگانه و بحران‌آفرین پاکستان در قبال افغانستان، یگانه راه مطمئن و پایدار برای استقرار صلح، امنیت و ثبات ماندگار در دو سوی مرز باشد.

محمدامین عباسی/خبرگزاری معمار

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x